3


سلام.


اولین نشست عمومی کمیته حقوقی کارگروه زنان با همکاری کمیته عطیه کوثر برگزار شد.

موضوع بحث ، "اصل تمکین" بود و بررسی جایگاه اون در قانون و شرع.

همونطور که در پست قبل گفتم (نوشتم!) من موضع قانون رو در این جبهه تشریح کردم و خانم موسوی به عنوان مخالف برداشتهای ضد انسانی از آیات شریفه قرآن صحبت کردند و حجت الاسلام مردانی هم که قرار بود از جایگاه موافق صحبت کنند با کمال مسرت و خوشوقتی ، مخالف از آب در اومدند! (توضیح میدم!)

 

در شروع جلسه ، من ضمن خیر مقدم به حضار ، بحث رو با تعریف مفهوم لغوی و حقوقی تمکین آغاز کردم.

بعد به تشریح انواع تمکین پرداختم.

بعد به جایگاه تمکین و نشوز در قانون رسیدم و تکلیف زن و مرد رو بیان کردم.

بعد ، محدوده الزام به تمکین و شرایط لزوم تمکین رو توضیح دادم.

در پایان هم ، ضمانت اجرایی عدم تمکین رو تشریح کردم.

 

خانم موسوی بزرگوار ، به عنوان مخالف قرائت های جنسیتی از دین محترم اسلام با توضیح و تفسیر آیات مربوط به تمکین صحبت کردند.

نوبت به جناب حجت الاسلام مردانی رسید.

قبلا شنیده بودم که قراره ایشون در جایگاه موافق تفاسیر غلط امروزی ، حرف بزنند.

آماده دفاع همه جانبه بودم!

هرچند وقتی ایشون وارد جلسه شدند ، از طرز نگاه و لحن سلام و ظواهر کلی ، شک کردم که واقعا موافق باشند!

بهرحال صحبت ایشون شروع شد و دو دقیقه بعد کاشف به عمل اومد که ایشون از هر مخالفی ، مخالف ترند خوشبختانه.

فقط خدا میدونه که چقدر از آشنایی با یک روحانی باسواد منصف روشنفکر مثل ایشون خوشحالم.

متوجه شدم که کارشناس ارشد حقوق جزا هم هستند.

اصلا دیدگاهشون به زن و قانون ، مثل اکثریت قشر همکاران هم لباس شون نبود.

از تمکین خاص (میترسم اگه اصل واژه رو بنویسم مشکل ساز بشه!) چنان لطیف و انسانی صحبت کردند که تمام وجود من از شوق لبریز بود.

شاید شما به عنوان خواننده ای که احتمالا با قانون و به تبع اون با گروه کثیری از مردان نامعقول  سروکار نداشتید ، احساس منو در لحظاتی که مردی که تازه روحانی هم هست ایرادات وارد به قانون رو تایید میکنه و درد جامعه زنان رو درک میکنه و معنای خشونت رو در اصل تمکین میفهمه و به اون معترضه ، لمس نکنید اما بسیاااااااااار و بسیااااااااااار حس خوبی داشتم و بزرگترین دستاورد اولین نشست کمیته ما بعد از بازخوردهای مثبت حضار ، همین حضور جناب حجت الاسلام و آشنایی ما با ایشون بود.

امیدوارم همفکران ایشون ، روز به روز تکثیر بشن.


یک جریان مضحکی که آخر جلسه اتفاق افتاد ، اعتراض یک نفر از آقایون شرکت کننده به نحوه چیدمان بحث بود.

ایشون علیرغم اینکه نیم ساعت ابتدای جلسه رو حضور نداشتند اما با تندی و بی ادبی به خودشون اجازه دادند که توهین لفظی خیلی واضحی به من و دو مهمان دیگه کنند که البته با واکنش صریح من روبرو شدند و حضار هم به نفع ما و در محکوم کردن لحن زشت اون آقا ، وارد گود شدند!

و البته من تازه امروز متوجه شدم که دلیل اون رفتار و گفتار ناپسند چی بوده! امان از وقتی که اختلاف عقیده ، چشم رو بر حقیقت موجود میبنده و منطق رو از کلام آدمی میگیره و راه رو بر قضاوتهای بی اساس باز میکنه...

خلاصه... خدایا تو را شکر.


میخوام یه سئوال بپرسم تا اگه کسی این یادداشت رو میخونه در صورت تمایل بهش جواب بده:


آرامش جهل یا پریشانی آگاهی؟؟؟